هرایی و چلههایش
نظام شکارچیان ، آواز و دوتار
نظام شکارچیان بدون شک مهمترین موسیقیدان گدار منطقه به حساب میآید. وی ، که اوایل انقلاب از دنیا رفت ، تاثیر عظیمی بر موسیقی شرق مازندران برجا گذشته است . بسیاری از دوتار نوازان امروزی او را الگوی فایل تقلیدی برای موسیقی دوتار در شرق میدانند . در این ضبط، نظام شکارچیاان اواز با وزن آزاد هوایی را اجرا میکند که به احتمال قوی از فرهنگ های موسقیایی همسایهی مازندران به عاریت گرفته شده است. اشعار این آواز عموماً به زبان فارسی است . در ضمن ، هرایی اصولاً مقدمه ای است برای آوازهای موزونی که در پی آن میآیند ، و به همراه هوایی ، همچون یک مجموعه (بگوئیم سوئیت) اجرا میشوند . این آوازها ، که به آنها چله ها یا شاخه های هوایی میگویند ، گاه هم از نظر مد و هم از نظر ریتم با هم تفاوت دارند در این ضبط فقط بخشی از این چله ها آمده است .
سوت داوری
یزدان فیوج ، آواز و دوتار
نمونهی یک سوت شرقی که توسط یزدان فیوج اجرا شده است. در این سوت نام چند شخصت دیگر برده میشود که حداقل یکی از آنها ، حجت غلامی ، موضوع یک سوت جداگانه به همین نام است.
اشعار دو بند آخر :
یک روز نیشت بیمه اما اما اتاق بالا یک روز در اتاق بالا نشسته بودیم .
بدیمی قاصد پاکت بیارده ، اونجا دیدم قاصد پاکتی به آنجا آورد
بدیمه دارنه پاکت سلطانی امضا دیدم پاکت امضای سلطان را دارد
بنویشته رسول شما بین بالی آ رسولی نوشته شما بیائید بالا
دعوت دارنه شمار کارکنده ملا در محلهی کارکنده شما را دعوت کرده اند .
اول صب بن هدا بیمه بریا اول صبح من بر پا داده بودم
وچا خار همه کنین یار خانه اسبا گفتم بچه ها اسب هاتان را آماده کنید
مسلسل سبک و بهیرین همرا مسلسل سبک را همراه بیاورید.
حجت غلامی بمانه سر پاسگاه حجت غلامی سر پاسگاه بماند .
آیه پاسگاه برار نووئه تنها ]تا[ پاسگاه ما تنها نباشد برادر .
سوت حسین خان
نورمحمد طالبی: آواز ، احمد محسن پور ، کمانچه
سوت ها آوازهای موزون روایتی اند که اشعار آنها در وصف (یا از زبان) شخصیت های تاریخی است .
این شخصیت های تاریخی ، غیر از یکی – دو نفر ، همه از یاغی های دوران بیثباتی حاکمیت مرکزی، در زمان گذار از حکومت قاجار به حکومت پهلویاند. سوت حسین خان ،با اشعار فارسی ، به نظر میرسد که در اصل سنگسری باشد.
صنم شرق
محمد رضا اسحاقی : آواز و دوتار
روایت دیگری از صنم شرق که به همراه دوتار اجرا میشود . اسحاقی امروز یکی از مهمترین دوتار نوازان مازندران است . وی به دنبال صنم قطعه ای موزون اجرا میکند که خود او آن را قطعه ای ضربی مربوط به این آواز به حساب میآورد. به اعتقاد اسحاقی همهی آوازهای با وزن آزاد مازندرانی حداقل یک قطعهی موزون به همراه داند.
صنم و نجامی شرق
محمد حسن طالبی، آواز
محمد حسن طالبی زوج صنم – نجمای شرق را دو نوبت پی در پی اجرا میکند و برای هر نوبت یک بند دوبیتی از صنم را بلافاصله به یک بند دوبیتی از نجما پیوند می زند. در صنم سبک آوازی – گفتاری قابل توجه است.
حقانی مرکز
نور محمد طالبی : آواز،احمد محسن پور ، کمانچه
حقانی که به نام صنم نیز مشهور است آواز دیگری است با اصل غیرمازندرانی که روی اشعار فارسی خوانده میشود . در این ضبط ، که یک بند از حقانی اجرا شده است تم فقط یک بیت را میپوشاند و برای بیت دوم تکرار میشود .
نجمای مرکز
نور محمد طالبی : آواز ، احمد محسن پور : کمانچه
نجما آوازی است که در بعضی از نقاط دیگر ایران نیز خوانده میشود . اگر ملودی آن دارای ویژگی های مازندرانی است . مضمون آن اصل مازندرانی ندارد. خاستگاه این آواز روایتی که اشعار آن فارسی و عروضی است و ظاهراً باید به صورت نقلی – آوازی اجرا شود احتمالاً منطقه فارس است در این اجرا ، که تم یک بیت را میپوشاند ، نور محمد طالبی دو بند از این آواز را اجرا میکن
امیری غرب
همت صیادی نژاد: آواز
شیوهی آوازی – گفتاری در این امیری نیز بسیار برجسته است اما فرود نهایی همانند فرود امیری مرکز است . در ضمن ، پس از امیری یک دوبیتی (در این جا عروضی) بر روی یک ملودی کوتاه خوانده میشود که محسن پور آن را دنباله امیری مینامد
گلی نارمه گل افشان ها کنم من
مالی نارمه ته قربون ها کنم من
در این دنیا دارمه یک جان خالی
اگر خواهی ته قربون ها کنم من
امیری و طالبای شرق
قربانعلی رضایی : آواز
امیری در شرق با تحریرهای کمتر و به صورت آوازی – گفتاری (cantabile-parlando) اجرا میشود.
در ضمن ، برخلاف مرکز ، گسترهی صوتی از یک اکتاو ***** نمیکند ، و فرود نهایی آن یک چهارم بالاتر از فرود نهایی امیری مرکز است . در ضبط حاضر ، قربانعلی رضایی ، خواننده ای از حوالی بهشهر ، پنج بند از امیری را که در که به شکل گفتگو میان امیر و گوهر است . به طالبا وصل میکند . در شرق هر مصرع طالبا به دو قسمت تقسیم و در هر قسمت بر روی تم مشابهی خوانده میشود.
امیر بوته (امیر گفت):
بورین و بهورین ام البنین زارد بروید و بگوئید زاری ام البنین را
بیه بوینه عباس نامدارد بیاید و ببیند عباس نامدار را
غیرت بوینین یک پیر و د مارد غیرت را ببینید از یک پدر و مادر
جنگ دشمن دست تهیته برارد در جنگ با دشمن از برادر دست نکشید
گوهر بوته (گوهر گفت ) :
امیر کل سرکار من توکلیه ای کل امیر کار من توکل است
توکل بر خدا مدد من علیه توکل بر خدای ، مدد من علی است
جو گندم بکاشتمه و رفلک بوریه جو و گندم کاشتم فلک آن را برید
دنیا کسی غصه خورنه و نه بی عقلیه کسی که در این دنیا غصه بخورد از بی عقلی است
ولگه سری
کیقباد میردار منصور پناهی ، آواز
آواز با وزن آزادی است که تنها در غرب خوانده میشود . و جای کتولی را در این ناحیه میگیرد . به اعتقاد محسن پور نوعی تلفیق کتولی و امیری است . ولگا به معنای برگ و سرپسوند مکان است .
ولگه سر ، به معنای جایی است که جنگل پایان مییابد .
اوراز ولگه سر وسه نووئه ولگه سر کنار اوراز ] نام آبشار[ بسته نشود
عزیزجان که انه خسته نووئه عزیز جان که میآید خسته نباشد
اگر خسته بوه دوش بار ر بیرم اگر خسته شد من بار دوشش را بردارم
چرما چرب سر شلوار بیرم کفش و جورابش را هم درآورم
همه گنه الان سر بهار همه میگویند که در الان سر بهار است
لشکرک سرچال غرق شکار لشکرک سرچال پر از شکار است
خدا خراب ها کنه روزگار خدا خراب کند روزگار را
مه قسمت بینه لب دریا ر که قسمت مرا لب دریا گرفت
کتولی شرق گله حال و لیلا خانم
اصغر اتولی (کتولی) : آواز قدر اتولی: کمانچه
دو موسیقدان سرشناس گدار ، پدر و پسر ، با کمانچه و آواز ، روایت شرق کتولی را به کل حال و کیجا جانی به نام لیلا خانم پیوند میدهند. یک دوبیتی کامل بر ملودی کتولی و یک دوبیتی مستقل دیگر به علاوهی ک تک بیتی بر روی کله حال خوانده میشود. به نظر می رسد که در شرق ، نزد خوانندگان ، گرایش نسبتاً مشخصی به صدای گرفته و پرفشار وجود دارد. بسیاری از کیجاجان های مازندرانی به امتداد ملودیکی مزین اند که اغلب نام دختر جوانی بر روی آنها خوانده میشود و آن را گوشواره مینامند . در اینجا ، گوشواره موتیف پایانی جملات موسقیایی است که بر روی دو واژهی لیلا خانم اجرا میشود .
بند اول لیلاخانم؛
اگر عالم بسوزه بره ورمه (لیلا خانم) اگر عالم بسوزد تو را میبرم
اگر خدا نکشه بره ورمه (لیلا خانم) اگر خدا مرا نکشد تو را میبرم
مره بورد بینه بشهر زندون (لیلا خانم) مرا به زندان بهشهر برده اند.
زندون چه در امبه باز تره ورمه (لیلا خانم) از زندان در میآیم و تو را میبرم
کتولی و کله حال مرکز
مسیب یعقوبی : آواز
کتولی –کله حال دیگری از مرکز که به شکل قطعه ی قبل خوانده میشود . با این تفاوت که در اینجا ظاهراً هر سه بیت خوانده شده مربوط به شعر واحدی است . شیوهی بسیار پرانرژی و پرتنش مسبب یعقوبی در اجرای این آواز ، به ویژه تحریرهای او که سیر آن پیوسته با «ضربههای گلو» قطع میشود. قابل توجه است .
راسه سر سی واجونکا مقوم بلندهای صحراست و آوای بم گاونر جوان
کارد منه کمر ولله مه دهون کارد به کمر من است و نی در دهانم
گور پیش کامبه من سمت مازرون گاو را به سمت مازندران پیش میرانم
فراوون هاکنم شیر سر و راغون سرشیر و روغن فراوان تهیه کنم .
شیر سر و راغون ورمه زن مارون سرشیر و روغن را نزد مادرزن میبرم
زن مار مه جه قهر و نومزه پشیمون مادرزن با قهر و نامزدم پشیمان است
کتولی و کله حال مرکز
شعبان نیکخو ، احمد محسن پور ، کمانچه
کتولی ها و کیجا جان ها عموماً بر روی اشعار دوبیتی اجرا میشوند . در اینجا . شعبان نیکخو نوعی کتولی اجرا میکند که بیت نخست دوبیتی آن بر روی ملودی کتولی و بیت دوم آن بر روی نم کله حال خوانده میشود. پس از اجرای دو بیتی ، خواننده تم اخیر را برای تک بیت «های بروهای نشو من همدم ته / ته گل نوبهار من شبنم ته» (بیا نرو ، من همدم توام / تو گل نوبهاری و من شبنم توام) نیز ، که میتواند همچون یک برگردان در زنجیره کتولی ، کله حال ها به کار برده شود . تکرار میکند.
شعر کتولی:
کتولی بخوندم مه یار کتوله کتولی بخوانم ، یار من کتول است.
کتولی بخوندم مه منزل دوره کتولی بخوانم ، منزل من دور است
کتولی بخوندم بورم ولایت کتولی بخوانم ، بروم ولایت
شه یار دست دارمه شیرین شکایت از دست یارم شکایت های شیرین دارم
کتولی مرکز و کرماشو (شب گرگ و میش)
نور محمد طالبی ،آواز احمد محسن پور، کمانچه
یکی از مهم ترین خواننده های مرکز ، به همراهی کمانچهی یک از برجسته ترین خبرگان موسیقی منطقه روایتی از آواز کتولی مرکز را به کیجا جان کرماشو پیوند میدهد. شعر کتولی اجرا شده از زمره اشعار مازندارنی است که وزن آن با وزن عروضی دو بیتی های فارسی مطابقت میکند . شیوهی خوانندگی طالبی پرانرژی ،قوی و پرتنش است ؛ تنها ویژگیهایی که میتوان در منطقهای همچون مازندران ، با تنوع چشمگیر شیوه های خوانندگی ، وجه مشترک تقریباً همهی آواز خوانان به حساب آورد . بندهای دوم و سوم اشعار کرماشو به قرار زیر است :
سگ نال بن دو سوئه ته گره تو امشو پرو
سگ زیر ایوان بسته است . قربانت گردم امشب بیا
مه گته مار سخت اشتوئه ته گره ت امشو برو گوش مادر بزرگم سنگین است
گت برار محله شوئه ته گره تو امشو برو برادر بزرگم به محله میرود
خرد برابر مست خوئه ته گره تو امشو برو برادر کوچکم مست خواب است .
امشوی هوای کرماشوئه ته گره تو امشو برو هوای مشب گرگ و میش است
ایوون چراغ مشب سوئه ته گره تو امشو برو چراغ ایوان پرنور است